باید بود و رد روایت را تا متن سپید دنبال کرد. یه مدت میخوام ول کنم زندگی رو. بذارم کنار عشق و دیوونگی رو. چشامو رو اونی که میخوام ببندم. یه مدت میخوام لنگ چیزی نباشم. هراسون و دلتنگ چیزی نباشم. بترسن همه آدما از منی که. قراره یه مدت بشم یکی دیگه. یکم فرصت و استراحت میخوام. یه شب خواب شیرین و راحت میخوام. میخوام بچه شم باز تو این سن و سال. یه مدت جدا شم از این حس و حال. یه مدت جدا شم از این حس و حال.

صدای مرا روی همین موج بگیرید. درفکرتوام باز دلم درگیر است. حظه های در گیر خودم. از فکر تو یک لحظه نمی مانم باز. باعشق تو من ثانیه ای زنده شدم. کاغذ همه جا نام ترا بر خود دید. من باز نوشتمت کنارم باشی. در دفتر من پر شده از ماندن تو. یک روز بیاید که تو یارم باشی. تو یار منی یار منی یارم نه. تکرار نمی کنم خیالم تخت است. لبهام برای بوسه ی تو سرخ است. پوشش عریانی ی این تن هست. من زلف برای بودنت می بافم.